انقلاب جنسی ایران

بدون آنکه ضرورت داشته باشد به دنبال خوب یا بد بودن این ماجرا باشیم ولی انقلاب جنسی در ایران، به گونه ایی شگفت انگیز واقعیت دارد. رفتارهای اجتماعی در طی چند دهه گذشته آنچنان تغییر کرده است که برای بسیاری از ایرانیان خارج کشور که به ایران سفر می کنند شوکه آور است. به قول یکی از مسافرین ساکن لندن: « این روزها، لندن در مقابل تهران یک شهر محافظه کار است.»

طبیعی است که پیدا کردن اطلاعات آماری در باره عادت های جنسی ایرانیان آسان نباشد با وجود این می توان از میان اطلاعات ارائه شده توسط موسسات دولتی به یک جمع بندی دست یافت. پایین آمدن درصد رشد جمعیت، حکایت از استفاده وسیع از وسایل پیشگیری حاملگی می نماید.

ayatollah_0

با وجود آنکه سن بیش از نیمی از جمعیت ایران زیر 35 ساله است، ایران ظرف دو دهه گذشته سریع ترین رشد منفی جمعیتی را تجربه کرده است. رشد سالانه جمعیت از نزدیک به 4 درصد در سال 1986 به کمی بیشتر از 1 درصد نزول کرده است.

طی 30 سال گذشته، میانگین سنی ازدواج مردان از 20 سال به 28 سالگی تغییر یافته است و در همین رابطه، سن ازدواج زنان ایرانی نیز از میانگین 24 به 30 سال افزایش یافته است. در حال حاضر 40 درصد جمعیتی که در میدان سنی « ازدواج» قرار دارند مجرد زندگی می کنند.

درصد افزایش طلاق، بر اساس آمار رسمی با شدت تمام به افزایش است و رشد سه برابری را نشان می دهد. در سطح کشور از هر 7 ازدواج یکی شان به طلاق منجر می گردد ولی این آمار در شهرهای بزرگ تقریبا به سطح طلاق در لندن رسیده است که حدوداً از هر 4 ازدواج یکی شان به طلاق ختم می گردد.

عوض شدن و شکسته شدن حرمت های مربوط به ازدواج و طلاق مصادف باجهش چشمگیر رفتار ایرانیان در قبال روابط زناشویی بوده است. بر اساس یکی از تحقیقات وزارت جوانان در زمستان 2008، اکثریت مردان اقرار کردند که قبل از ازدواج، حداقل یک رابطه جنسی با جنس مخالف داشته اند و 13 درصد روابط «غیرقانونی!» فوق منجر به حاملگی ناخواسته و سقط جنین شده است.

آمار ارائه شده وزارت جوانان شاید زیاد نباشد ولی پذیرش همین مقدار نیز در گذشته ایی نه چندان دور سخت بود و بی دلیل نیست که موسسه مزبور تحقیق خود را با این هشدار اخلاقی ارائه می دهد که: « روابط ناسالم و سقوط اخلاقی، عوامل اصلی طلاق در بین زوج های جوان هستند.»

در این میان، صنعت خرید و فروش جنسی رشد بی سابقه ایی داشته است. دو دهه قبل از این، روسپیگری در شهرهای بزرگ و بویژه تهران وجود داشته است ولی عملا به صورت بسیار پنهانی و زیرزمینی بقایش تضمین می شد. در حال حاضر دستیابی به آنها در ملا عام به دشواری رد و بدل کردن یک چشمک و اشاره سر است. خیابان های مخصوصی در شهرها وجود دارد که شاهد حضور آشکار روسپی ها می توان بود. ده سال پیش بر اساس امار روزنامه « انتخاب»، 85 هزار روسپی ( کارگر جنسی) فقط در تهران وجود داشت.

با وجود آنکه آمار مشخص و دقیقی از طرف منابع رسمی ارائه نمی شود ولی در خلال اشارات پراکنده مسئولین می توان بخشی از واقعیت های آمار وجود نداشته را جستجو کرد. به عنوان مثال رئیس سازمان تامین خدمات اجتماعی در طی مصاحبه اش با بی بی سی، رسما به توجیهِ جلوگیری و کنترل آمار جمع اوری شده اقرار می کند: « بعضی از آمار، تاثیرات مثبتی در جامعه نخواهند داشت و به خاطر تاثیرات منفی روانی شان بر روی اجتماع، ترجیح می دهیم در باره آنها حرف نزنیم.»

اما بر اساس آمار موجود می شود تخمین زد که حدود 10 تا 12 درصد روسپی ها، زنان متاهل هستند. این واقعیت، پذیرشش دشوارتر خواهد بود اگر بدانیم بر اساس قوانین شرع اسلام، روابط جنسی بیرون از ازدواج بویژه برای زنان، مجازات های سخت در نظر گرفته شده است.

مضافا بر آن می شود به گزارش های جدید در باره موج جدید رفتاری اشاره کرد که روسپی گری محدود به زنان نمی شود و بخش قابل توجهی از زنان ثروتمند میانسال و زنان جوان شاغل و تحصیلکرده، از سرویس مردان روسپی نیز بهره مند می شوند.

البته نمی شود حکم کلی صادر کرد که ارزش های سنتی و اخلاقی کاملا از بین رفته است. اخلاق پدرسالارانه همچنان قدرتمند است و رفتارهای مذهبی و سنتی در بسیاری از شهرستانها و روستاها به قوت خود باقی است ولی در همین این ادعا درست نیست که ابراز وجود رفتارهای جنسی جدید، فقط به طبقه متوسط در شهرهای بزرگ محدود می شود.

iranstudents

سئوال اساسی این است که موتور انقلاب سکسی ایران چیست؟ در وهله اول می شود به مواردی چون اقتصاد، رشد شهرنشینی، وسائل جدید ارتباطی و افزایش گسترده جمعیت زنان تحصیلکرده به عنوان بخشی ازعاملان اصلی تغییرات جدید اشاره کرد. اما واقعیت این است که عوامل فوق در بسیاری از کشورهای خاورمیانه هم وجود دارد پس چرا موج عمومی در منطقه به سمت محافظه کاری اجتماعی در نوسان است و ایران در جهت مقابل ابراز وجود می کند؟

به نظر می رسد باید برای یافتن جواب به تناقض بین مردم کشور و حکومتی که با شدت تمام به دنبال برقراری قوانین اخلاقی است اشاره کرد. سخت گیری، جزمیت و قوانین خشک مذهبی که بر سیستمِ تنبیه و کنترل بنا شده است در عمل منجر به واکنش های افراطی جامعه و بروز آشکار تمایلات جنسی بدون زد و بند شده است.

از سال اولی که آیت الله خمینی قدرت را به دست آورد، رژیم ایران به دنبال تبلیغ یک اخلاق عمومی بود که مقدم بر هر چیز، می خواست با تهیه قوانین رفتاری، مرز بین حریم عمومی و خصوصی شهروندان کشور را به هم بزند و همه را مطیع ارزش های خود نماید.

هدف و اصرار اصلی رژیم ایران در طی این سه دهه این بوده است که به هر شکل ممکن، از ایران یک تصویر و شخصیت مذهبی ارائه بدهد. به همین خاطر به هر قیمت ممکن، مدام، حقوق شخصی مردم را با ایجاد قوانین مذهبی محدود تر کرده است.

جانشینان خمینی در طی 34 سال گذشته با وجود استقرار قوانین سخت مذهبی، قادر به کنترل و تعمیم ارزش های خود نبودند. آنها نتوانستند مدینه فاضله ایی که آرزویش را داشتند بر پا کنند. ورشکستگی اخلاقی و مذهبی رژیم به واقعیتی تلختر تبدیل می شود وقتی که موقعیت شان در کنار بحران های اقتصادی و سیاسی قرار می گیرد که مدتهاست با آنها دست به گریبان است.

حقیقت تلخ فوق، واکنش خود را در رفتار جوانان کشور بروز داده است. تغییر عادت های جنسی و مخالفت با ارزش های اخلاقی رژیم مذهبی، نوعی مقاومت منفی است که در سراسر ایران خود را بروز می دهد. با به زیر سئوال بردن ارزش های تصویب شده توسط حکومت، مردم به صورت خودآگاه یا ناخوداگاه، حقانیت قانونی رژیم را به زیر سئوال می برند.

رژیم مذهبی هم در یک دور باطل، بر تمکین مردم نسبت به قوانین هر بار سخت تر شونده اش اصرار می ورزد. آنها هشدارشان در مورد خطرات « روابط ناسالم» را مدام تکرار می کنند و با این کار بر عکس تمایل خویش، فاصله شان با رفتار عمومی مردم زیاد می شود.

انقلاب جنسی ایران، نه تنها رمق حکومت مذهبی را گرفته است و آنها را از تاب و توان انداخته است بلکه با گستردگی هر چه بیشتر، مدینه فاضلهِ بنیان گرایان را به تمسخر کشیده است.

 

Dr Afshin Shahi, Erotic Republic

http://www.foreignpolicy.com/articles/2013/05/29/erotic_republic_Iran_sexual_revolution%20?page=0,0

http://socialsciences.exeter.ac.uk/politics/staff/shahi

More from ترجمه ونداد زمانی
جنگها به پایان می رسند
بزرگ‌ترین روزنامه انگلیسی‌زبان اسرائیل، «هاآرِتز» گفت‌وگویی با جان هورگان، رئیس دانشکده نگارش...
Read More