در اواسط قرن 17 میلادی، «سور خوانا» یک نجیبزادهی اسپانیایی ساکن مکزیک، در ۱۶ سالگی و پس از آنکه اکثر آثار کلاسیک موجود در اروپا را به زبان لاتین خوانده بود از مادرش در خواست کرد که او را با پوشاندن لباس پسرانه برای ادامهی تحصیل به دانشگاه بفرستد.
اما به جای آن، خانوادهی این دختر جوان مکزیکی، مقدمات ازدواج از پیش تعیین شدهی سور خوانا با یک اشرافزادهی مسن و پولدار را تدارک دیدند. سور خوانای ۱۹ساله برای آنکه به ازدواج اجباری تن ندهد تنها چارهی فرار را در آن دید که با پناه بردن به صومعه، راهبه و تارک دنیا شود.
احترام و حمایت بیشائبهی کشیش اصلی صومعه، به او اجازه داد که در سطح تحصیلات عالی به تدریس و تحقیق مشغول گردد. بعد از مدت کوتاهی کتابخانهای با ۴هزار کتاب برای خود دست و پا کرد و کمکم شروع به ارسال مقالات و اشعارش به اشخاص با نفوذ فرهنگی و مذهبی کشور نمود.
سور خوانا در قرنی که به زن اجازهی تحصیل و ابراز نظر نمیداد و با تسلطی که به افکار فلسفی دوران خویش داشت با شجاعت و دقت تمام، پایههای نظری عصر خویش را به چالش کشاند. سور خوانا در شعر بلند « رویای اول» ضمن تحمل و پذیرش نظریهی جدایی بدن و روح که از عقاید فیلسوف همعصرش دکارت و فیلسوفان عهد عتیقی چون افلاطون و آگوستین نشات گرفته بود آن را به دغدغهی اصلی خود پیوند داد.
سور خوانا همواره شنیده بود که « مردان از نظر جسمی و بالطبع روحی از زنان برترند و امکان تدریس و ابتیاع فرهنگ توسط زنان امر بیهودهای است». سور خوانا در شعر بلند «رویای اول» به خود اجازه میدهد که به بهانهی غلتیدن در یک رویای شبانه، روح را از جسم فیزیکیاش جدا کند و به سفری روحانی در دانش معاصر اروپا بپردازد. سور خوانا در این شعرش با قدرت تخیل ادبیاش ثابت میکند که زنان نیز میتوانند خلاق و هنرمند باشند.
In a Lighter Vein تاثیرگذارترین شعر و جسورترین شعر سور خوانا است که مردان را به گونهای آشکار مورد حمله قرار داد و به تناقضی در رفتار مردان اشاره دارد که تا کنون نیز ادامه یافته دارد.
سور خوانا با مطرحکردن موضوع روسپیگری در شعر فوق، با حالتی پرخاشجویانه، در اوج بگیر و ببندها و آتشزدنهای انگیزاسیون، با لحن تند شعرش را با عنوان « «ای مردان احمق» شروع می کند و بلافاصله از آنها میپرسد که چرا به شیوهی ناروایی همیشه زنها رادر مظان تهمت قرار میدهید؟
سور خوانا از اعتراض همیشگی مردان پرده برمیدارد که از طرفی با سوز و گداز از عشق مجنونوار خود و اینکه چرا زنها عشق شان را پاسخ نمیدهند مینالند. و از طرف دیگر در اولین فرصت، وقتی که معشوقه را وادار به ابراز عشق متقابل نمودند از آنها بهعنوان زنان سست و بیآبرو یاد میکنند.
You whimper if you’re turned away
You sneer if you’ve been gratified
سور خوانا در همان شعر، این سوال همیشگی را پیش روی مردان میگذارد که در معاملهی بین مردان و روسپیها چه شخصی بیشتر گناهکار است؟
The woman who sins for money
Or the man who pays to sin?
سور خوانا نزدیک به ۴۰۰سال پیش، تاوان این جسارت شاعرانهاش را میپردازد. دستاندرکاران جامعه، عرصه را بر او تنگ میکنند. از آن پس سور خوانا، تنها نویسنده و نمایشنامهنویس و شاعر مستعمرهی اسپانیا در مکزیک، حمایت کشیشِ مسئول صومعه را از دست میدهد و پس از مدت کوتاهی کتابخانهاش برچیده میشود، و ناچار میشود در ۴۶سالگی از همهی مزایای یک ادیب هنرمند محروم گردد.
سور خوانا در ادامهی افزایش فشارها دست از هرگونه فعالیت ادبی میکشد و فقط بهعنوان یک راهبه به کار سخت و طاقتفرسا تمسک میجوید. او یک سال بعد، در حین مداوای بیماران طاعونزده در همان صومعه، در سال ۱۶۹۵ بیمار میشود و چشم از جهان فرو میبندد.
منابع
A -Sor Juana Inés de la Cruz- A WOMAN HERO: SOR JUANA INEZ DE LA CRUZ. by Eric from Port Royal