خب شاگردام درباره ماهی قرمز سفره هفت سین زیاد پرسیدید، چیزهای که می دونم را براتون می نویسم.
اولا که ایرانی است خیالتان راحت، بومی یک دریاچه ای در ایران باستان بوده که الان خشک شده و اسمش یادم نیست.
دوما اهلی شده، یعنی مثل سگ و بقیه حیوانات خونگی می تونید نگهداری کنید بدون احساس گناه! و مال خودمونه چرا؟
ما ایرانیا با ماهی قدیمی ترین پیوند جهان را داریم. ما فکر می کردیم زمین رو شاخ گاوه و گاو پشت ماهی! می بینید؟در واقع پایه های جهان مان روی ماهی است!
پادشاه اساطیری ایران که یادتونه؟ جمشید، خیلی خفنه این جمشید کلی کار مهم کرده و یکیش حوضچه پرورش ماهی زده!
« بپرورد ماهی در آن آب پاک»
معلومه مهم بوده دیگه!
یک ماهی اساطیری داریم به اسم کَرماهی
اینم داستانش خیلی قشنگه!
اینطوری بوده که وقتی اهورا مزدا درخت گوکَرَن را در دریای فراخكرت می آفریند، اهریمن یک جانوری می فرسته که ریشه درخت مقدس را بخوره! در واقع می خواسته حیات روی زمین را از بین ببره!
اما دو دونه کرماهی دور ریشه این درخت می چرخند و حیوانات اهریمنزاده را از اون دور می کنند !
می دونم… خیلی باحاله
بعد این ماجراها ماهی رفت تو دوازده ماه سال!
در کتاب « بندهش» که خیلیییی قدیمیه درباره برجهای دوازهگانه نوشته: «اورمزد ..نخست سپهر را آفرید و ستارگان اختری را بر آن گماشت. [ستارگان] مایهور این دوازده اند که نامشان بره، گاو، دوپیکر، خرچنگ، شیر، خوشه، ترازو، کژدم، نیم اسپ، بز، دلو و ماهی است»
و اینطوری شد که ماهی قرمز شد نماد «برج حوت» که موقع تحویل سال سر سفره هفتسین می شینه تا سال از «برج حوت» به «برج حمل» تحویل بشه!
آره خیلی قشنگه
این دو تا ماهی که تو سفال و فلز قبل از اسلام هستن، بعد اسلام هم رفتن تو قالیهای ایرانی، شنیدی نقش هراتی، ماهی درهم، ریزه ماهی؟
خودشه
تازگی ها هم هی شکر می خورن که تو نقاشی کمال الملک ماهی قرمز نیست، پس نبوده!
اما هیچکدوم نمی گن اعتمادالسلطنه در سال ۱۳۰۳ قمری نوشته: حاجی میرزاحسین خان گرانمایه که شاهی گرفت، عقبعقب رفت، به بساط هفتسین خورد، ظرف ماهی را شکست. ماهیهای قرمز زنده که در میان آن ظرف بود به روی زمین افتاد!
دیگه سند از این محکمتر؟
به اخر قصه رسیدم بچه ها
آره
اون دو تا ماهی که داخل تنگ شما دارن می چرخن،
تلاش می کنن که یک چیز مهمی یادت بیارن
که
باید مراقب ریشه های حیات باشی
که
مراقب اهریمن و اهریمن زاده ها باشی
چون اونا از درخت و از زندگی بیزارند
که
تو باید نگهبان جاوید حیات باشی
تو باید با مرگ بجنگی
تو باید ماهی باشی