بخشی از بازار سنتی به معترضانی که اخیراً به جمع مخالفان جمهوری اسلامی اضافه شدهاند. آنها صرفاً به اقتصاد ناکارامد حکومت معترضند. غالب این افراد شاید حتی نسبت به لزوم آزادیهای اجتماعی و سیاسی مشکوکند یا بیتفاوت. این عده هنوز نمیدانند که اقتصاد فلج شده نتیجه منطقی استبداد است.
تمام حکومتهای استبدادی در فاز پایانی خود به حکومتی محفلی تبدیل میشوند. محفلی که تنها شرط ورود به آن سرسپردگی مطلق است. طبیعتاً نیروهای کاردان و متخصص که در سودای پیشرفت و کسب قدرتاند، به زودی از محفل رانده میشوند.
اساساً در دوران عدم مشروعیت حکومت، هر نیروی کاربلد تبدیل به نیرویی غیرقابلاعتماد در سلسلهمراتب سرسپردگی است. چه نیروهایی که در گذشته سکان دولت را به دست گرفته بودند، چه نیروهای جدید… حکومت به تدریج به هراس میافتد و آنها را حذف میکند. این رفتارشان تاوان بقای شان به هر قیمتی است.
آنها که در محفل میمانند، نه ایدهای دارند، نه سوادی و نه درایتی. آنها صرفاً در پی ثروتهای بادآورده و مصونیتهای قضاییاند. آنها برخلاف دوران ابتدایی حکومت که اسیر جذبهی ایدئولوژی بودند، حالا صرفاً به شرط برخورداری از رانتهای حکومت سرسپرده میمانند.
حکومت نیز برای حفظ محفل قدرت، ناچار است به خواست آنها تن دهد. حکومت نامشروع و محفلی شده اقتصاد خود را به منزلهی آخرین قربانی، تقدیم آنها میکند. این حکومت برای نجات از بحران، به اصلاحات عمیق دست نمی زند چون تنها باقیماندههای سرسپردهاش را از دست میدهد. درست به همین دلیل فساد سیستماتیک شکل میگیرد.
تمام حکومتهای خودکامه در آخرین سالهای خود محتاج چنین فساد اقتصادیاند، و این مسیر اجتنابناپذیر قهقراست. مسیری که جمهوری اسلامی نیز آخرین گامهای لرزانش را در آن برمیدارد. فروپاشی قطعیست.
#اقتصاد#فساد#فساد_اقتصادی#حکومت_محفلی#اعدام#رانت#رانت_حکومتی#استبداد#فروپاشی#انقلاب