سرنوشت فوتبال وقتی که هنوز انقلاب، مرکزیت تصمیم گیری ندارد


اتفاقات زندگی اجتماعی در سیاره ما آنقدر سریع و نابهنگام است که اصلا نمی توان توقع داشت یک حرف و نظر جوابگوی آن باشد چه برسد به سرزمین ما که درگیر یک خیزش بزرگ و متدوام بر علیه حکومت نامشروعش است.

وقتی فوتبال به عنوان یک اتفاق ملی و جهانی مطرح شد طبیعی است بسیاری از ایرانیان در بحبوحه سرکوب جنایتکارانه حکومت، صمیمانه توقع داشته باشند که تیم فوتبال کشور در صورتی تیم ملی است که حمایت شان از تظاهرات سراسری را به شکل های مختلف اعلام کنند.

در این میان عده ایی نیز در جبهه مردم هستند که آرزو می کنند کاش تیم ملی فوتبال را تا این حد سیاسی و در معرض انتخاب قطعی یا با ما باشید یا با حکومت قرار نمی دادیم و چه بسا در صورت به دست آوردن پیروزی در مسابقات، از آن برای گسترش جنبش اعتراضات سراسری بهره می بردیم.

حکومت مفلوک مذهبی با آنکه در همه زمینه های اداره کشور ناتوانی مدیریتی اش را بروز داده است اما در مکر و حیله و جو سازی از طریق تبلیغات رسانه ها سرمایه گذاری و تجربیات زیادی دارد. در ضمن این حقیقت را متاسفانه نمی شود انکار کرد که فیقا هنوز حکومت اسلامی را مسئول تیم فوتبال ایران می شناسد.

شاید تصمیم یا واکنش در باره تیم ملی فوتبال در صورتی می توانست کاملا به نفع مردم ایران باشد اگر جنبش سیاسی ایران از یک مرکزیت تصمیم گیرنده برخوردار بود. در آن صورت هر تصمیمی که برای فوتبال گرفته می شد به همه ایرانیان این پیام ملی را می داد که به خاطر انقلاب همگی یک روش را اتخاذ کنیم.

ما هنوز در اول مسیر هستیم و ضرورت دستیابی به یک « رهبری ائتلافی» در قدم های بعدی حتما می تواند اعتراضات و اعتصابات سراسری را متحدتر و همراه تر سازد





More from ونداد زمانی
طلاق در بزرگراه –۱۰
من نمی توانم به جای مردان دیگر حرف بزنم ولی پشت همه...
Read More