چرا شوهرم را دوست دارم


همین الان در صبح روز تعطیل هفته که دارم این نامه را به عنوان ناشناس می نویسم همسرم بعد از تمرین حدودا یک ساعته سنتور بدون اینکه من حرفی زده باشم رفت به فروشگاه مواد غذایی تا وسایل یک نهار ساده ولی به قول خودش ماجراجویانه بگیرد.

شوهرم این کارها را می کند چون خودش دوست دارد. شوهرم به من احساس امنیت، احساس دوست داشتنی بودن و از همه مهمتر حس اعتماد به نفس می دهد

من در زندگی چندین شانس آوردم. اولین شانسم داشتن یک پدربزرگ بسیار با پرنسیپ بود. رفتار و کارهای او با همسرش در خانه باعث شد به تشخیص و تعریفی از یک مرد برسم که دوست دارم در زندگی داشته باشم.

مردهایی مثل پدربزرگم و شوهرم هر جا و در هر موقعیتی باشند مرام، مسولیت پذیری و استقلال شان را حفظ می کنند.

شوهرم هر کاری می‌کند در درجه اول برای دل خودش است. او مرا برای زندگی مشترک انتخاب کرده است. او برای انتخاب خودش و زندگی خودش ارزش قائل است.

همسرم از تعمیرکار کامپیوتر شروع کرد ولی مدتی است به خاطر همان پرنسیپ های زندگی برای شرکت های کوچک و بزرگ، سیستم کامپیوتری نصب و تنظیم می کند.

من هم معلم دبیرستان دخترانه هستم. درون دبیرستان دخترانه بدون هیچ تردیدی همه فکر و ذکر شاگردان کلاس ۱۱ من در باره پسران و مردانی است که امیدوارند در آینده با وی آشنا شوند.

همه این سالها به همه دخترانی که از خانواده های متفاوت با فرهنگ و سنت های متفاوت درس می دهم فقط یک چیز می گویم. اگر خوشبختی می خواهید باید یاد بگیرید دنبال مرد با پرنسیپ باشید.

من به دختران دبیرستانی عاشق پیشه می گویم برای به دست آوردن مردان با مرام در درجه اول باید خودتان هم یاد بگیرید مستقل و با پرنسیپ باشید. وارد هیاهوی بدبینانه نسبت به پسرها نشوید. با همه شعور و دقت تان دنبال مرد زندگی باشید.

به آنها می گویم الگویی از مرد با ارزش داشته باشید و برای رسیدن به او ، دنبال افزایش کیفیت شخصیت و مرام خود باشید.

مرد من خیلی معمولی است ولی برای خودش یک انسان کامل بدون نیاز است. دوستان خودش را دارد. تفریحات مورد علاقه خودش را دارد. فرد مسولی است و رفتار ساده اش در زندگی مشترک به صورت خودکار است. اشتباه هم می کند. مثل اغلب مردان فراموشکار است ولی من برایش مهم هستم. ما صبورانه به هم گوش می دهیم. شادی و راحتی همدیگر را می خواهیم.

Photo by Drew Hays on Unsplash

Written By
More from ناشناس
مردا نکشین همو
یه آقای چهل و هفت ساله با فردی پنجاه و شش ساله...
Read More