فرودِ عشق

در گذرگاه زندگی چند باری عشق بر من فرود آمد. عشق همچون پروانه ای بر من فرود آمد. آرام و سبک بال. مردد، مضطرب. همچون برف دانه ای. سرد و سبک، بی دوام. همچون نسیمی. خاموش و زودگذر.

همچون برگی. برگ پاییزی. خشک و لرزان. زرد و رقصان. عشق همچون قاصدکی بر من فرود آمد. سرگشته، گم گشته. همچون رویایی. سردرگم و نامعلوم. بی مقصد. بی مقصود.

عشق همچون خاطره ای بر من فرود آمد. خاطره ای دیرین. خاطره ای شیرین. همچون هذیانی. تبدار و آشفته. همچون داستانی. بی عنوان. بی آغاز. بی فرجام.

Painting by Javier Mayoral 

Written By
More from کاووس
خانواده بدشانس و کیش و مات شدن من
اتوبوس برای غذا و رفع حاجت کنار جاده توقف کرد. من هم با...
Read More