بحران فلسطین، هنگ کنگ، کشمیر، یغور، افغانستان و دهها سرزمین اذیت شده سیاره ما حل نخواهد شد تا وقتی که به مرور شعور و قدرت رای و نظر شهروندان روسیه، چین و امریکا و همه دنیا مهربانتر و انسانی تر شود.
بدون شک افزایش شعور شهروندی جهان راه طولانی در پیش دارد ولی آیا راه جنگ و اعتراض مسلحانه به آزادی سریع این سرزمین ها منجر شده است؟
بسیاری از این سرزمین های مظلوم و اذیت شده دهها سال است دارند برای استقلال شان می جنگند و چون پول و قدرت اقتصادی ندارند اسلحه شان توسط انواع حکومت های محلی و جهانی تهیه می گردد و عملا جوامع شان به کمک های مادی و حتی غذایی دیگران وابسته اند.
رهبران سیاسی ناهنجاری در همه کشورهای قدرتمند هستند که از این نقاط بحرانی و مظلوم برای زد و بندهای سیاسی با سایر حکومتها بهره خواهند برد. تازه بعد از آنها، کوتوله های استبدای نظیر، ج. ا ، سوریه، ترکیه، عربستان و حتی بخش نتانیاهویی اسرائیل هم هستند که جنگ برای شان نعمت است.
در فلسطین، مقاومت چریکی اش که با الفتح ملی گرا با همراهی سکولارها و چپ ها شروع شد جز عقب نشینی اجتماعی و اقتصادی و تکیه بیشتر به جنگ و انتقام، چیز دیگر عاید ملت شان نساخت. آنها می خواستند از چنگال اسرائیل آزاد شوند ولی اتکای شان به روسیه و چین و حتی غرب و کشورهای عربی برای یک زندگی بخور و نمیر بیشتر شد. فلسطین در همه این سال های مقاومت مسلحانه نتوانستند حتی یک متر از راضی اشغالی را پس بگیرند.
متاسفانه اسرائیل هم نمی خواهد از شیوه قلدرانه ایی که مربوط به ۷۰ سال پیش بوده است عقب نشینی کند. مردم یهود هزاران سال جزو اقلیت اذیت شونده بوده اند و می توانستند از طریق حس همدردی با وضعیتی که فلسطین دچارش شده است با یک برنامه صلح واقعی را پایه گذاری کنند. اما بخش جنگ طلب در مدیریت سیاسی اسرائیل تاکنون مانع بوده است.
جنگ به ضررسرزمین های اذیت شده و بحرانزده است. جنگ با جیب خالی و اقتصاد نداشته، فقط یتیم سازی می کند. مدارس و راه های ارتباطی و پست و خدمات ساده ولی ضروری را از بین می برد. امنیت اجتماعی و بهزیستی نابود می شود. این آسیب ها جامعه مورد ستم قرار گرفته را بیشتر و بیشتر از رفتار خردمندانه دور می سازد. میدان برای جنگ طلب ها و انتقامجویان بازتر می شود و چشم بر هم بزنند خواهند دید که عملا درون یک بن بست انتقام و خشونت و بدبختی دارند غرق می شوند.