ترانه ایی در ستایش تنهایی

شعر این انسان ساده ولی مدرن، شبیه راه گم کرده ها نیست. او تلخ نیست و به کسی نفرت نمی ورزد.  تانیا دیویس، وجود آرام و لطیف خود را بر نفی افراد و حتی اجتماع بزرگ انسانی قرار نمی دهد. همه انرژی این شعر بر خلاف اعتقادات و داستان های مذهبی و اسطوره ایی، برای توجیه یک کمبود و یا حتی ترس از مرگ نیست. او امید و دعایش نیز برای بیشتر خواستن نیست.

تانیا دیویس ترانه سرا و شاعر کانادایی فرمان نمی دهد و به همه آنهایی که از تنهایی گریزانند و به هر دری می زنند تا شریکی بیابند را تمسخر نمی کند، توبیخ نمی کند. او با تمام وجود آنها را درک می کند ولی ضمن پذیرش تقلای خستگی ناپذیر برای تنها نبودن، یادآوری می کند که همه چیز ، مقدمتا در مغز انسان اتفاق می افتد. به اعتقاد او همه احساسات، توقعات و  نگرانی های ناشی از تنها بودن به این خاطر است که اغلب انسان ها به عظمت ذهن زیبا و مهربان خود واقف نیستند. تانیا به ساده ترین و واقعی ترین شکل ممکن، به ستایش «تنهایی » می پردازد.

More from سعید داورپناه
تئوری نسبیت انیشتن به زبان خیلی ساده
انیشتین متوجه شد همانطور که میدان الکترومغناطیس برای خودش موجی دارد میدان...
Read More