ملکه غمگین ولی خشمگین جاز

  نیم قرن پیش،  یکی از بزرگترین خوانندگان جاز و بلوز امریکا، خانم «بیلی هالیدی»  در 44 سالگی ضمن تحمل زندگی تخریب شده توسط نژادپرستی و مواد مخدر چشم از جهان فرو بست. تاسف اصلی در این است که بیلی هالیدی با وجود تاثیر شگرف و عظیمش بر موسیقی جهان، در تنگدستی و تنهایی فوت کرد.

 بیلی هالیدی، بدون پدر  بزرگ شد. دختر فقیر ایالتِ مریلند نتوانست به تدریس ادامه دهد و هنوز کلاس پنجم را تمام نکرده بود که ناچار به ترک تحصیل شد. خدمتکاری در یک روسپی خانه، اولین کاری که بود که او توانست در 12 سالگی توانست برای خودش دست و پا کند.

مدتی بعد به همراه مادرش به محله هارلم در نیویورک کوچ کرد. محله ای که سالهای پایانی رونق و شکوفایی اش را می گذراند. در آنجا بود که به جرم روسپی گری بازداشت شد. بی سوادی و بی پولی او را به تقاضای کار در یک سالن رقص در مرحله هارلم سوق داد.. در همان حین که جواب رد شنیده بود متوجه شد که فرصتی برای یک خواننده در همان سالن وجود دارد و تصادفاً توانست به خوانندهِ کابارهِ « گفتگوی خودمانی» تبدیل شود.

دختر 18 ساله ای که زندگی اش را با نام « النورا فیگن» با مصیبت و محرومیت شروع کرده بود به یکباره تبدیل به زن سرشاز از انرژی می شود که قادر بود عمیق ترین لایه های امید و حتی قدرت نژاد سیاه پوست را با صدایش تجسم بخشد.

تازه 20 ساله شده بود که منتقد و تهیه کننده معروف دنیای موزیک، «جان هاموند» با صدای او آشنا شد و ادعای او که اعلام کرده بود صدای « بیلی هالیدی» بهترین صدای است که تاکنون شنیده است موقعیت بی نظیری برای خواننده جوان ایجاد کرد. صدای  پر جذبه خواننده جوان در ضمن آنکه از حسِ غمگین و دلسرد « بلوز» برخوردار است در عین حال مملو است از انرژی و قدرتی که در جاز می توان سراغ گرفت.

توانایی دوگانهِ اجرای حالت و ریتمِ« کند و تند» در صدای بیلی هالیدی امکان جدیدی بود که به طور همزمان دو سبک بلوز و جاز را وارد مرحله جدیدی از ابراز موسیقیایی می کرد. خواننده جوان به کمک جان هاموند توانست در سالن ها و مراکز تفریحی بیشتری اجرا داشته باشد.

 همکاری او با بنی گودمن، دوک الینگتون، تدی ویلسون او را به مهمترین ساکسیفونیست دهه 30 قرن بیستم، لستر یانگ آشنا ساخت. همکاری و دوستی دو هنرمند تا پایان عمر هر دوی شان ادامه یافت. ترانه های « بوسه امسال» و « نامهربان با من» محصول جاودانه همراهی این دو هنرمند امریکایی است.

صدای محزون ولی خروشان  بیلی هالیدی با ترانه « میوه عجیب» به اوج خود رسید. ترانه ای که به کشتن و لینچ سیاه پوستان اعتراض کرده بود. تلخی و خشمِِ فروخورده این ترانه که هر از چندگاهی یک کلمه را با  لحنی غرش گونه ادا می کرد، بی شک ماندگارترین اثراعتراضی است که یک سیاهپوست در برابر نژادپرستی خلق کرده است.

با همه شهرت و علاقه گسترده ای که خواننده سیاهپوست برای خودش فراهم کرده بود ولی به دلیل محدودیت های نژادی، حتی از اجرای برنامه اش در بعضی مراکز هنری و تفریحی جلوگیری می شد. تاثیر فقر و تنگدستی در دوران کودکی و نوجوانی از طرفی و داشتن روحِ ظریف و شکنندهِ انسان هنرمندی که به طور روزمره مورد توهین و بی احترامی قرار می گرفت او را به الکل و مواد مخدر وابسته ساخت.

مرگ مادرش در اواخر دهه چهل، ضربه مهلک دیگری بود که شتاب او به مصرف هروئین بیشتر ساخت. از آن پس اعتیاد نفس گیر و درگیری های مداومش با قوه قضائیه از توان هنری اش کاست. با مرگ بهترین دوستش لستر یانگ، بهترین صدای جاز و بلوز نیز به فاصله کمی برای همیشه خاموش شد. بیلی هالیدی تقریباً در حد همان فقر اولیه اش در سن 44 سالگی چشم از جهان فرو بست.

بیلی هالیدی و ترانه میوه عجیب

Southern trees bear strange fruit
Blood on the leaves and blood at the root
Black bodies swinging in the southern breeze
Strange fruit hanging from the popular trees

Pastoral scene of the gallant south
The bulging eyes and the twisted mouth
Scent of magnolias, sweet and fresh
Then the sudden smell of burning flesh

The bulging eyes and the twisted mouth
Scent of magnolias, sweet and fresh
Then the sudden smell of burning flesh

Here is fruit for the crows to pluck
For the rain to gather, for the wind to suck
For the sun to rot, for the trees to drop
Here is a strange and bitter cry

 

More from مرد روز
کشتی گیری بسیار خشن امریکایی
در همه کشورها می توان نشانه های از رفتار افراطی و خشونت...
Read More