دستم کجه

نمی دونم چه طوری توضیح بدم که حال و روز من رو شرح بده ولی لپ کلام اینه که دستم کجه. با وجود اینکه من هیچوقت محتاج نبودم ولی هر جا که میرم از توی فروشگاه تا مطب دکتر حتی توی مهمونی ها و هر جا که فکرش را بکنید چشمم یهو یک چیزیه می بینه که می تونم کش برم. لازم هم ندارم ولی بر می دارم. از جا سوئیچی بگیر تا کمربند تا ساعت مچی و عینکی که توی مغازه می بینم اتوماتیک دستم میره طرف شون.

37154d622420b569cbc2c5c81692cf4d

خیلی کم گیر افتادم ولی با ریخت و قیافه مرتبی که دارم با ادا و نقش بازی کردن و ای ببخشید یادم رفت به خیر گذشت. پدرم راننده اتوبوس بین جاده ها بود و زندگی معمولی داشتیم. دوخواهر و یک برادر کوچکتر از خودم دارم. دارم وارد 40 سالگی می شم و زن و یک پسر دارم. کارمند حسابداری هستم و زندگی خودم هم می چرخه. این  اواخر ترسم بیشتر شده و زیاد خوشم نمی آد از کارم. راهی می شناسید؟

 

مهران عزیز

یک عالم دلیل و تحقیق در باره رفتار غیرعادی که انجام می دهی وجود دارد ولی از میان آنها یک بیماری وجود دارد که رفتارهای وصف شده جزو آن است به نام « کلپتومانیا /  kleptomania» که متاسفانه در دنیای مصرفی ما در حال افزایش است.

مشخصات اصلی آن دزدی های است که از سر نیاز نیست. تصمیم قبلی در آن دخالت ندارد و معمولا داشتن یا نداشتنش اقلام دزدیده شده مهم نیست. اما به خاطر بعضی مشکلات و نیازهای روحی،  فرد مبتلا به این ناهنجاری، آن را مدام تکرار می کند.

به طور مشخص برای این بیماری و به طور عموم برای افرادی که حتی گاهی مبادرت به این رفتارها ی غیرمعقول می کنند چندین دلیل کلینیکی، جسمی و روانشناسانه و حتی اجتماعی عنوان شده است. اشاره  کلی به بعضی از آنها شاید در مسیر کنترل کاری که می کنی مفید باشد. این را هم در نظر بگیر که اگر فکر می کنی در حال اذیت شدن هستی و ریسک آن به عنوان پدر و همسر زیاد است شاید بد نباشد که به مطب یک روانشناس هم سری بزنی.

در یکی از رشته های روانشناسی cognitive-behavioral theory که تاکیدش بر تحلیل رفتار بر اساس درک و شعور است به این واقعیت توجه می کند که فردی که میل شدید ولی بی دلیل به دزدی های کوچک دارد مدام در حال ایجاد منطق های راضی کننده برای رفتارش است. دلایلی نظیر اینکه « حق شان بود» یا « من همیشه نشاد دادم که با هوشتر از آن هستم که گیر بیفتم» و حتی« این ثابت می کند که از عهده اش بر می آیم» باعث خشنودی و رضایت خاطر می شود. نوعی آرامش که شاید باعث تخفیف تشوشی و نگرانی های زندگی است و حتی کمکی برای روبرو شدن با افسردگی، وسواس و اعتیاد نیز باشد.

روانکاوی معتقد است که  دلیل ناخودآگاهی که فرد را وا می دارد تا به «کلپتومانیا» معتاد شود در سرکوب تمایلات جنسی اش نهفته است. فرد فوق چون نیاز به عشق و محبت جنسی اش برآورده نشده است کمبود فوق را در کانال این واکنش می اندازد چون می خواهد« یک راز ممنوع» را برای خودش ایجاد کند تا فشار و محدودیت درونی اش را تخیله یا منتقل کند.

از نظر جسمی نیز دیگاهی وجود دارد که تکیه گاهش یک رفتار باستانی مغز است که از آن با عنوان opioid system یاد می کنند. از این زاویه دید، رفتار بشر و تنظیم ان برای بقا به کمک علامت های که مغز برای تایید یا نادرستی بروز می هد صورت می پذیرد. مغز با سیستم پاداش ( لذت، احساس برتری، شجاعت و ..) به  بدن می گوید که چه کاری درست است یا نیست.

دزدی های کوچک به هر دلیلی که صورت می گیرد شاید به خاطر پاسخگویی به عدم تعادل مواد شیمیایی درون مغز نظیر دوپامین و سراتونین می باشد.این رفتار  ناهنجار باعث ایجاد احساسات آنی، خشنودی لحظه ای، تپش قب و افزایش ادرنالین یدر درون بدن می شود و در ادامه منجر به افزایش یا کاهش مواد مورد نیاز درون مغز می گردد.

مهران عزیز این موارد، نمونه های بسیار آشکار و اطلاعات قابل دسترس است و شاید ببرای تو کافی نباشد. البته مهم این است که این مشکل را در خودت تشخیص دادی و هم به فکر چاره هستی. سعی کن برای مدتی به خود فرصت دهی و شیوه های خاص عملی برای کنترل خودت ایجاد کنی. اگر توفیقی نداشتی حتما از دانش پزشکی  و متخصصین کمک بگیر و راه های مختلف داروی  و روان درمانی برای این رفتار تو وجود دارد.

 

http://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/kleptomania/basics/causes/con-20033010

http://www.examiner.com/article/kleptomania

https://en.wikipedia.org/wiki/Kleptomania

cognitive-behavioral theory (CBT)

 

 

 

More from ماهان طباطبایی
فیلم « جوکر» شاید برای خیلی‌ها دیدنی و جالب باشد
حرف زدن در باره این فیلم در فرهنگ ایرانی، کمی دشوار است...
Read More