بالماسکه شادی حکومت

بعد از پیروزی بر تیم فوتبال ولز، سطح دیگری از همبستگی حیرت‌انگیز مردم آشکار شد. با آنکه خیابان‌ها شلوغ و پرترافیک بود و مردم در پیاده‌روها … اما هیچ‌کس در بالماسکه‌ شادی حکومت شرکت نمی‌کرد.

موتورسواران سرکوب، پرچم جمهوری اسلامی را می‌چرخاندند، بوق می‌زدند و با نگاه‌هایی که موقتاً رئوف شده بود، از مردم و ماشین‌ها التماس همراهی می‌کردند. خیابان‌ها را بالا پایین می‌کردند، اما تنها بودند. تنهایی رقّت‌باری که حتا خودشان هم انتظارش را نداشتند.

بسیاری از آن‌ها خسته و ناامید شده بودند. موتورهایشان را کنار خیابان پارک کرده بودند و روی سکوهای جدول کز کرده بودند. این نخستین باری بود که بهت و ناامیدی را در چهره‌های شان می‌دیدم.

واقعیت این است که در طول این هفتاد روز مغز بسیاری از آنها با این فریب شستشو داده شده بود که تمام این اعتراضات های و هوی فیک فضای مجازی و سر و صدای اقلیت بسیار کوچکی است که یا گمراهند یا مزدور.

از نظر بسیاری از آنها که هنوز ردی از انسانیت در وجودشان باقی مانده است، مردم واقعی به دنبال زندگی و کاسبی خود هستند و کاری با این قضایا ندارند. اما می‌دیدند با وجود آنکه همه برای پیوستن به شادی «آزاد» هستند، اما هیچ کدام از آن آدم‌های واقعی نمی‌پیوست.

به چهره‌ی تک‌تک آن‌ها نگاه کردم، برخی از آنها که یا در سودای رانت‌های حکومتی بودند یا به شکلی برگشت‌ناپذیر از انسانیت تهی شده‌ بودند، همچنان همان‌هایی بودند که تا دیروز می‌شناختم، جست و خیز می‌کردند و بی‌آنکه کسی از مردم به شادی آنها بپیوندد، عربده می‌کشیدند. اما در چشم برخی ز آن‌ها تردیدی جدید موج می‌زد.

این نخستین باری بود که «واقعیت» با این طوفان سکوت به صورت آن‌ها می‌خورد. می‌توانستند به سادگی پاسخ مردم به شادی‌شان برای برد در جام‌جهانی را بشنوند. پاسخی به دردناکی کلمه‌ «فاقد اهمیت».

دیدن مردمی که چنین یکدست و چنین شگفت‌انگیز با یکدیگر بودند، بیش از پیش برایم ثابت شد که کارشان دیگر تمام است.

بازنشر از صفحه فیسبوک میلاد روشنی پایان

#جام_جهانی#ایران_ولز#ولز#تیم_ملی#تیم‌ملی#فاقد_اهمیت#خیزش_سراسری#انقلاب#مردم#همبستگی#فوتبال

More from پیمان سیاوش
مردم گشت ارشاد را جمع کردند
اواخر دهه‌ شصت در او خفقان سیاسی و اجتماعی، خبر «رسمی» انحلال...
Read More