
دارم ۳۰ ساله میشم و هنوز که هنوزه جرئتم رو کاملا از دست میدم وقتی جلوی یک زن قرار می گیرم. بخصوص زنهایی که به نظرم جالب یا جذاب هستند. استرس همه وجودم رو میگیره. ناراحت و حتی افسرده میشم از حالتی که پیدا می کنم. اگه دست خودم باشه ترجیح میدم پا به فرار بگذارم.
در تمام شاید ۱۰ سال گذشته یک جمله کامل هم با یک همکلاسی یا همکار که فکر کردم خوشم میاد رد و بدل نکردم. من آدم خجالتی نیستم. توی جمع عادی هستم. من حتی با زنهایی که حسی نسبت بهشون ندارم راحتم. چرا من اینطوری ام؟
اسد عزیز
متاسفانه بعضی از ما مردان ایرانی در نوعی از معصومیت کودکانه درجا می زنیم. وقتی چشم مان مجذوب جذابیت جنسی طرف مقابل می شود ناخودآگاه فکر می کنیم مرتکب یک عمل غیراخلاقی شده ایم و شرم وجودمان را احاطه می کنیم.
تربیت سنتی، زنها را به فاحشه و فرشته تقسیم می کند و معمولا دو راه برای ما مردان قرار داده است. بعضی از ما یا خجالتی خیلی نجیب هستیم یا هر نوع نجابت را زیر پا میگذاریم. خوشبختانه مردان دوران کنونی به خاطر عملکرد وحشتناک سنت و مذهب دارند فرصت می یابند به راه حل ها و رفتارهای جدید دست یابند.
به ما مردان یاد نداده اند حس دیدن زنی که به نظر ما جذاب است اصلا بد و شرمسارانه نیست. متاسفانه برای همین یا از زنان می گریزیم یا بی مهابا و حتی به صورت تحقیر آمیز فقط دنبال تسخیر شان هستیم.
جامعه سنتی به ما مردان می اموزد زن یا فرشته است که نباید به خودمان اجازه دهیم تمنای جنسی مان را شاهد باشند یا فاحشه است و مرزی برای حرمت زیبایی جنسی اش، قائل نشویم.
اسد عزیز به این واقعیت فکر کن که زیبایی بدن زنان از لطافت پوست و موی سر تا لبهای جذاب یا پستان ها، تا قوس زیبای باسن و حتی صدای ظریف شان، نتیجه تحول و تکامل میلیونها ساله حیات است تا بقای نسل بشر تضمین شود. اگر این نشانه های طبیعی از جذابیت و زیبایی در زنان نبود نسل بشر منقرض می شد.
Photo by Mary Oloumi on Unsplash