تجاوز، اتفاقی ویرانگر برای مردان

من مردی هستم ۲۸ ساله که به خاطر یک اتفاق وحشتناک در زندگی ام هنوز نتوانستم سر بلند کنم. ۱۱ ساله بودم که توسط سه پسر محله ام که چند سالی از من بزرگتر بودند مورد تجاوز قرار گرفتم.

آنها گفتند این عملی است که خودت هم وقتی بزرگتر شدی به فرد دیگر انجام خواهی داد. برای همین نباید در باره اش اصلا حرف بزنی.

وقتی وارد بلوغ شدم تازه فهمیدم که چنین سنتی در بین مردان جوان وجود ندارد و من فریب خورده ام. پس از آن روز لعنتی، ۱۷ سال است که از خودم بدم می آید.

آیا من مقصر این فاجعه زندگی ام هستم؟ آیا حالت یا رفتارم به اندازه کافی مردانه نبود که به دام شان افتاده ام؟

هر بار که خبری در باره تجاوز در ایران یا هر جای دنیا می شنوم تمام بدنم از شرم می لرزد و نفرتم از خودم بیشتر می شود. آنها به روح و روان من تجاوز کردند. شخصیت و هویتم را ویران کردند.

من نمی توانم از تجاوزگران که به هزاران دلیل مختلف، مرتکب این جنایت می شوند بخواهم دست از این کار بردارند چون فایده ندارد. ولی می توانم به قربانیان تجاوز بگویم که کاش شرم و خجالت و ترس جلوی آنها را نگیرد و بلافاصله ماجرای مورد تجاوز قرار گرفتن را به اطلاع فامیل یا مراجع قانونی برسانند.

این یک بی عدالتی محض است که به تنهایی و در سکوت، این رنج وحشتناک را تحمل کنیم. ما گناهکار و مقصر نیستیم. ما مسبب تحریک متجاوزین نیستیم. متجاوزین باید مورد پیگرد قرار بگیرند.

من یک آدم عادی هستم که در ظاهر دوست و آشنا و همکار دارم ولی همه زندگی ام با شرم و سرزنش خودم سپری شد.

من بعد از ۲۸ سال سن، حتی یک دقیقه هم جربزه ایستادن در برابر یک دختر و ابراز علاقه به او را ندارم. تجاوز، مرد بودن مرا برای همیشه به زیر سوال برد.

امیدوارم پسران و حتی مردانی که مورد تجاوز قرار می گیرند این فاجعه را در درون خود حبس نکنند و دست یاری به سمت قانون و مشاوره درمانی دراز کنند.


Written By
More from ناشناس
مرحله دوم جنبش زن زندگی آزادی
هر جنبش اصیل همواره با پیدایش فاز نخست رمانتیسم سیاسی آغاز می‌شود...
Read More