درقسمت اول مقاله ای که موضوعش زمینه های شکل گیری روسپیان بوده است با نظریه علمی جولیان جینز آشنا شدیم. او معتقد بود که تا قبل از 4 هزار سال پیش پدیده روسپی اصلا وجود نداشته است. از دید این روانشناس امریکایی، انسان اولیه در دنیای بدون قرار و مدار ازدواج و اخلاق می زیسته است. انسان اولیه در تعریفی که دکتر جینز ارائه داده بود مبنا و انگیزه اعمال جنسی اش در حد تولید مثل محدود مانده بود.
در این بخش به دو نگاه کمابیش مشابه می پردازیم که توسط داستان نویس و فمینیست معروف مصری « نوال السعداوی» و «برتراند راسل» مطرح شده است.
هر دو صاحب نظر، آغاز روسپی گری را مشروط به گسترش تمدن کشاورزی، اسکان گزینی و میل به تجمع بیشتر ثروت می دانند. السعدوای دیدگاه هایش به جهان بینی مارکسیسم نزدیک است و معتقد است با تکامل ابزار و فرهنگ ( زبان و کتابت)، بشر از ذهن و سیستم پیچیده تری برخوردار شد که مهمتر از هر چیزی به خود اجازه می داد که بیشتر داشته باشد و افزون بر نیاز طبیعی اش بخواهد.
بر اساس نظریه برترانت راسل، میل نامحدود و متنوع جنسی به یکی از انگیزه های تهیه ثروت و قدرت بدل می شود و این عامل در به وجود آمدن قوانین برای امور جنسی، قوانین ازدواج و جرائم برای زنان قانون شکن که تعهدات همسری را زیر پا می گذراند نقش داشت. از دید خانم نوال السعداوی، زنان قربانیان نظم موجود هستند. نظمی که هم آزادی طبیعی و جنسی زنان را منع می کند و هم به مردان اجازه می دهد یا چند همسر داشته باشند و یا با زنان روسپی رابطه جنسی داشته باشند.
نوال السعداوی در سال ۱۹۷۷ با نوشتن کتاب «چهرهٔ عریان زن عرب» شجاعتی کم مانند از خود نشان داد. السعداوی روسپی و روسپیخانه را محصول جامعه ای می دانست که اساساً برای جوابگویی به زیاده طلبی و تنوع طلبی مردان تدارک دیده شده است. خانم السعداوی فحشا را این گونه تعریف میکند: «فحشا آن نوع رابطهٔ جنسی است که میان یک زن و یک مرد به قصد ارضای نیازهای جنسی مرد و نیازهای اقتصادی زن انجام پذیرد»
تنها فرقی که بین نظریه برتراند راسل و فمینیسم خانم السعداوی وجود دارد این است که فیلسوف انگلیسی می گویده: « فحشا بر عکس دوره ما امری پنهانی و مورد تحقیر نبود و در حقیقت منشا و هدف عالی داشت. فاحشه اصولا راهبهای بود که خویشتن را وقف الهه یا رب النوعی کرده بود و با عرضهٔ خود به مسافران رهگذر نوعی فریضه و تکلیف مذهبی را به انجام میرساند. در آن روزگاران با او به احترام رفتار میشد و اشخاص در عین حال که از او استفاده میکردند وی را محترم میداشتند»
فیلسوف انگیسی بر این باور است که پس از تجاری شدن روسپیگری، روسپیان منفرد برای نخستین بار ظاهر شدند. پیش از آن روسپان به صورت گروهی در روسپیخانهها و معابد به سر میبردند و راز مخالفت پیشوایان مسیحی با روسپیان را این گونه تحلیل میکند: «گناه واقعی فاحشه این است که توخالی بودن گفتهها و مواعظ معلمین اخلاق را بر ملا میسازد»
برترانت راسل، نوع برخورد پیشوایان مذهب مسیح با روسپیان و روسپیخانهها را عاملی میداند که تغییر رویکرد اجتماعی به روسپیان و نگاه منفی جامعه را به دنبال داشته است؛ «باری معابد بسته شد و فحشا در همه جا به صورتی درآمد که در بسیاری جاها در آمده بود. یعنی به صورت یک کار تجارتی که به خاطر تحصیل سود انجام میشد. البته این سود به جیب فواحش نمیرفت و نصیب کسانی میگردید که فواحش برده و زرخریدشان بودند»
بخش نخست: تاریخ روسپیگری
پانوشتها:
خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی. چاپ دوم. ص ۵۰۲
چهرهٔ عریان زن عرب. بخش: پدیدهٔ روسپیگری
زناشوئی و اخلاق. فصل یازدهم: فحشاء
شاهد بازی در ادبیات فارسی. چاپ اول. ص ۲۲۸
منابع:
چهرهٔ عریان زن عرب. نوال السعداوی. ترجمهٔ مجید فروتن-رحیم مرادی. نشر اندیشههای نوین. چاپ اول ۱۳۵۹.
خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی، جولیان جینز، ترجمهٔ خسرو پارسا و دیگران [تک جلد]، چاپ دوم، آگاه، ۱۳۸۸
زناشوئی و اخلاق. برتراند راسل. ابراهیم یونسی. نشر اندیشه. چاپ اول. بهمن ۱۳۴۷
شاهد بازی در ادبیات فارسی، سیروس شمیسا، چاپ اول، انتشارات فردوس، ۱۳۸۱
http://www.julianjaynes.org/bicameralmind.php
http://www.scaruffi.com/mind/jaynes.html