ذهن چیست؟

Cartesian_Theater

سلام سنگ صبور مجله مرد روز
یک سوالی دارم که سال هاست ذهنم رو مشغول کرده به خودش و از شما استدلال و راهنمایی خواستارم . به طور کلی سوال من پیرامون ذهن به ظاهر زنده انسانه، ذهن یعنی همون جایی که ادراک و احساسات انسان تجلی پیدا می کند. به بیان دیگر چرا ما واقعا درک محیطی داریم و تمام این ادراک در بخشی به نام ذهن – چه هوشیار یا ناهشیار- تحلیل و به اندیشه زنده تبدیل میشن.

اگر ما تصور کنیم که انسان بودن چیزی بیشتر از یک ربات فوق پیشرفته بیولوژیکی نیست، در اون صورت ربات هایی که شاید در آینده ای دور و یا نزدیک که ساخته خواهند شد و به درک محیطی و کنترل و تحلیل آن ها و در نهایت اندیشه تبدیل خواهند شد، شاید بتوان شخصیت هایی انسان گونه رو در بطن اون ها نسبت داد، اگر منکر وجود یک ذات درک کننده در انسان بشیم تقریبا ابعاد شخصیت کنونی هر کدام از ما بی معنی خواهد شد.

انسان اگر فاقد این ذات باشد از ابتدای تولد تا زمان مرگ مانند همان ربات فوق هوشمند شبه انسانی عمل خواهد کرد که تمام یادگیری ها و اندیشه و پاسخ های رفتاری اون از پیش تعیین شده خواهد بود و در واقع ذات اون از شخصیتی که درکی زنده ( شاید این درک در حیوانات هم باشد) تهی خواهد بود، نمیدونم چقد تونستم منظورمو برسونم اما پاسخ این
سوال درگیری ذهنی من هست، آیا خلاصه حرف های من به معنی روج هست یا چیز دیگر؟ آیا علم عصب شناسی پاسخی برای این سوال دارد؟ با تشکر

 

مهران عزیز

سوال شما اگر اشتباه نکنم دو بخش دارد. ذات و شعور چیست و آیا رباتها قادرند به مرحله ای از شعور برسند؟ اجازه دهید اشاره ای داشته باشیم به نظرات یکی از مطرح ترین فیلسوف های معاصر به نام « دانیل دِنت» که ماهیت شعور انسانی را با تعریفی که از ربات ها دارد در هم آمیخته است..

او معتقد است منشا درکِ چیزی به نام «خود» را باید ناشی از تبادل اطلاعات در عصب هایی دانست که با سرعتی بی نظیر در حال نگه داری وضعیتی هستند که یک ساختمان پیچیده ملکولی لازم دارد.

از دید او، اندیشه بشر « ترکیبی از روند تبادل اطلاعات شبه کامپیوتر است و به جای آنکه همه اتفاقات در صفحه سیلیکون و مدارهای الکتریکی یک سخت افزار اتفاق بیفتد در بستر یک مجموعه کربنی در درون مغز موجود زنده شکل می گیرد»

در همین رابطه او باور دارد که « خود» یک تخیل دلپذیر است که عصب های مغز ایجاد کرده اند تا رفت و آمد و بده بستانِ امواجِ یاخته های عصبی را در یک مرکزیت ثابت در هم بیامیزند.

او صراحتا می گوید: «من یک روبات هستم. شما هم روبات هستید و این واقعیت ذره ایی از خارق العاده بودن، احترام و حتی دوست داشتنی بودن انسان نمی کاهد. من نمی دانم چرا ارج گذاشتن بر انسانیت باید مترادف باشد با غیر قابل فهم و اسرارآمیز بودن بشر؟»

این را در نظر بگیرید که این فقط یک نظر است از میان هزاران ایده و جهان بینی مختلف … مهم این است که همیشه در جستجو باشیم و قراری برای خود نگذاریم که به یک جواب مشخص قانع بشویم.

 

دانیل دنِت

http://www.nytimes.com/books/98/12/06/specials/dennett-consciousness.html

منع تصویر

http://universal-consilience.blogspot.ca/2011/03/book-review-consciousness-explained.html

Written By
More from بهمن
تنهاتر شدم ‎
تنهاتر شدم ‎
Read More