آیا مردها نمی‌توانند به پیشنهاد سکس نه بگویند

این جمله را همه شنیده‌ایم:« مردها نمی‌توانند به پیش‌نهاد سکس نه بگویند» و مثل همیشه، هالیوود سریع و مشتاق، فیلم مخصوصی فقط برای همین جمله ساخته است. فیلم «تق تق» با همه ترفندهای که هالیوود در اختیار دارد می‌خواهد این ادعا را به تصویر بکشد.

فیلم درباره مردی به نام «ایون» است که زن و دو فرزندش به مسافرت می‌روند. در شبی بارانی، دو دختر جوان به خانه‌ی «ایون» پناه می‌آورند و او را که با تاکید زیاد می‌گوید عاشق خانواده‌اش است، وسوسه می‌کنند تا به سکس با آن‌ها تن بدهد.

این اتفاق در نهایت می‌افتد اما این پایان فیلم نیست. دخترهای اغواگر، تبدیل به موجوداتی انتقام‌جو می‌شوند که می‌خواهند مرد را به خاطر خیانت و عهدشکنی مجازات کنند. .

«ایون» مرد خوبی‌ست. بارها تاکید می‌کند که پدر مهربانی‌ست و واقعا هم همین‌طور است. از همسرش در زمینه‌ی کاری حمایت می‌کند. اما دو دختری که وارد خانه اش شدند می خواهند  به او و به تماشاگران فیلم ثابت می‌کنند یک پدر و همسر خوب هوسوسه می‌شود و می‌تواند روی عشق و علاقه‌اش پا بگذارد.

«ایون» را تبدیل به هیولایی شهوت‌طلب می سازند، بهانه کوچکی هم در داستان آماده می کنند برای تسلیم شدن شوهر در برابر وسوسه و اغواگری…. «ایون» به خاطر مشکلات کاری همسرش، یک ماه سکس نداشته است. فیلم ولی به شکستن و خردشدن شخصیت مرد داستان رضایت نمی دهد.

دخترها به «ایون» برای مجازات نشدن فرصتی دیگر می‌دهند و از او می‌خواهند در ازای اعتراف به خطای‌اش در مقابل خانواده‌اش، از مجازات مرگ فرار کند. مرد نه با خودش، نه با خانواده‌اش رو راست نیست. وقتی دخترها تلفن را در اختیارش می‌گذارند، تا به خطای‌اش اعتراف کند، حاضر نمی‌شود از نقش پدر و همسر مهربان خارج بشود و از زن‌اش می‌خواهد که پلیس را به کمک‌اش بفرستد.

شاید بیش‌تر مردها در مقابل جمله‌ی «مردها نمی‌توانند به پیش‌نهاد سکس نه بگویند» موضع داشته باشند و با تاکید به علاقه و تعهد به همسر یا پارتنرشان، آن را نفی بکنند. اما فیلم «تق‌تق» آزمایش اخلاقی سختی در برابر یک مرد قرار داده است. داستان این فیلم سعی کرده است پیشنهاد سکس را جذابترین و اغواگرانه ترین حالت تهیه کند. اگر پیش‌نهاد سکس از طرف دو دختر خوش‌گل باشد چه‌طور؟ اگر آن‌ها در حمام برهنه بشوند چه‌طور؟

«ایون» که چند مرحله این آزمون را با موفقیت پشت سر می‌گذارد، بالاخره در مقابل وسوسه‌ی دخترها زانو می‌زند و د “تبدیل به هیولایی می‌شود که با شخصیت قبلی اش تفاوت دارد. او در آن شب بارانی تا صبح شخصیت متفاوتی است. دیگر خبری از پدر مهربان و همسر وفادار نیست.

«ایون» فردای ماجرا، حاضر نیست اعمال شب قبل خود را که بخشی از هویتش است بپذیرید. پس دست به هر کاری می‌زند تا خودش را نجات بدهد. حتی تصمیم دارد دخترها را بکشد اما در نهایت، بدترین مجازات نصیب‌اش می‌شود؛ عمومی شدن فیلم سکس‌اش با دخترها بر روی صفحه‌ی فیس‌بوک‌ش.

«ایون» و البته همه مردان و زنان هر نقطه دنیا، نمی توانند به جواب سئوالی که فیلم می خواهد مطرح کند برسند. اما قصه این فیلم به این سئوال جواب می دهد که آدم ها نمی‌خواهند و شاید نمی‌توانند بپذیرند در شرایطی ویژه، ممکن است تمام مرام و پرنسیپ های شان فرو بریزد.

More from حامد احمدی
ستایش زیبایی یا متلک و مخ‌زنی
تابستان بود. در خیابان زرتشت قدم می‌زدم، کمی جلوتر دختری راه می‌رفت. رنگ و...
Read More