شادی در شهر نانت

Château des ducs de Bretagneمن مدتی است ساکن نانت، این شهر زیبا و تاریخی فرانسوی هستم. باخبر شدم که یک برنامه موسیقی و اجرای سه تار ایرانی در حیاط یکی از کاخ های تاریخی شهر، Château des ducs de Bretagne برپاست. به همراه آنالیس دوست برزیلی ام که عاشق فرهنگ و موسیقی ایرانی است به آنجا می رویم.

 

آنالیس یک دختر برزیلی است اما خود را اغلب ایرانی معرفی می کند. می گوید زن های برزیلی اینجا در فرانسه فقط با سه چیز شناخته می شوند: سایز باسن شان ، سامبا و سکس! این ذهنیت فرانسوی از زن برزیلی، خوشایند او نیست. نشانه هایی که با شخصیت او که عاشق تاریخ، هنر و فلسفه است سخت نامتجانس است.

برای همین وقتی اینجا از او می پرسند کجایی هستی دوست ندارد ملیت برزیلی اش را آشکار کند چرا که گویا در خیلی موارد حرف ها و رفتارهای طرف مقابل به نگاهی جنسی و سکسی محدود می شود. آنالیس در برزیل سینمای ایران را با علاقه دنبال می کرده است.

شادی

نوازنده ها وارد می شوند. در واقع فقط دو نوازنده. یک زن مسن فرانسوی و یک زن جوان ایرانی. از دور زن ایرانی به نظرم شبیه آنالیس میاید. نوازنده فرانسوی توضیحاتی در مورد اولین قطعه می دهد. شادی – نوازنده ایرانی – انگشت هایش را روی سه تار می کشد و من از زمین و زمان کنده می شوم! خدایا در سه تار چه رازی است که این چنین سیتوپلاسم های سلولی مرا به ارتعاش می آورد؟

نوازنده فرانسوی هر بار که از قطعه ای می گوید از شادی هم می گوید … نوعی شیفتگی در بیان او نسبت به همکار ایرانی اش احساس می کنم. شاید جاذبه تفاوت! برای من اما این شیفتگی با آشنایی معنا پیدا کرده است. غرق در فضا هستم. فضایی که بیش از صدا و نت موسیقی است. صورت و نگاه نوازنده ایرانی درست در امتداد صورت من است. گاه احساس می کنم صاف و مستقیم دارد به من نگاه می کند.

صدایی چنین آشنا با جان …. چهره ای چنین آشنا با چشم!
دوست دارم داد بزنم : هی شادی، همیشه شاد باشی که اینطور من و شاد کردی … با چشم هات و با دست هات.

وبلاگ صبا صاد

Written By
More from ص.ص
خاطرات دختر دبیرستانی دهه ۶۰
دهه شصت بود. دوره ای که تلویزیون فقط سه تا کانال بود....
Read More